حرکت می کنیم
تعدادمان زیاد است
زیاد راحت نیستم ولی اهمیتی ندارد
شلوغ شلوغ
مردم و نیاز و جنب و جوش
شعر می خوانیم و می خندیم
ــ یا می خندند چه فرقی دارد
خودم را می سپارم به صداها و کور می شوم
تصمیم دارم خودم را رها کنم
ــ اینبار جراءتش را دارم
من هم می خواهم بخوانم و سرخوش شوم
می روم خیال دست و پا می کنم
از آن ته ته ها
از تو .
سلام. اشکالی نداشت اگه تند هم حرف می زدی.
تو هم چيز خوبی نمی خوای...کور شدن به هيچی نمی ارزه.
شايد منم اگه تجربه داشتم مثل ايليا حرف می زدم نه مثل مريم. بازم پيشم بيا.
سلام دوست خوبم
امیدوارم خوب باشی چقدر قشنگ می نویسی
الان کم پیدا شدی دوست من نمی خوای یه سر به من بزنی
موفق باشی
قربان تو ئاسو
با جرات شدنتو دوست دارم ... خیلی .... تمام خیال هام مال تو ....
سلام ایلیا جان....من دوباره اومدم...آقا چرا میخوای بزنی...باشه منم دعا می کنم بهش برسی...دوست عزیز من دوباره آپدیت کردم و خوشحال میشم بیای
kash manham mitoonestam hata lahzeii az in donya bikhial shomao sar khosh sham kashhhhhhhh