بهار از پشت مرا هل می دهد
لگد می زند و سیلی حواله می کند
بلند می شوم
_ اعصابم خرد است
آخر در خودم بودم ! _ داشتم فکر می کردم !
بلند می شوم تا تلافی کنم
دستم را عقب می برم تا سیلی بزنم در گوشش
بغضم می ترکد
بغلش می کنم
دستم را محکم می گیرد و راه می برد
به تو می رسیم
دستمان را می دهد به هم
زیر چشمی نگاه می کنم
لکنتم تمام می شود و فریادم گوش دنیا را کر می کند
من چقدر آغازم !
شنیدم ..... شنیدم .... خیلی واضح .... به روبرو نگاه می کنم ..... آغازت مبارک !
سلام ايليا
شايد يه مقدار بيجا باشه اما مايلم بدونم حال هفتم يعنی چی؟
با این وصف امیدوارم همیشه واست بهار باشه! تا هیچ وقت طعم تلخ جدایی رو نکشی!
سلام دوست عزیزم
ایلیا سال نو مبارک
ممنون از اینکه منو فراموش نکردی
خوشحالم از اینکه دوستی مثل تو دارم
بازم زیبا بود متن بسیار قشنگی بود
خوب عزیز فعلا بای
سلام!
ای ول! مرسی! خیلی زیبا بود، مثل همیشه.
بهارت بهارانه و عشقت جاودانه!
موافقید تبادل لینک کنیم؟
سال نو مبارک
سلام. تو چقدر آغازی...منو کلی به فکر فرو برد! خيلی وقت بود اينجوری نشده بودم. مرسی:ي
ممنون از تو ...و عيدت مبارک.
شاهکار بود. شاهکار.
دعا می کنم تا خدا طراوت دست جوانت را از تو نگیرد.