حرکت می کنیم
تعدادمان زیاد است
زیاد راحت نیستم ولی اهمیتی ندارد
شلوغ شلوغ
مردم و نیاز و جنب و جوش
شعر می خوانیم و می خندیم
ــ یا می خندند چه فرقی دارد
خودم را می سپارم به صداها و کور می شوم
تصمیم دارم خودم را رها کنم
ــ اینبار جراءتش را دارم
من هم می خواهم بخوانم و سرخوش شوم
می روم خیال دست و پا می کنم
از آن ته ته ها
از تو .