فرفرهء کوچکم
دیروز پیدا شد
زیر تخت افتاده بود
نمی چرخید
دلش گرفته بود
ـ نوک تیزش شکسته بود
نای رقصیدن نداشت
آویزانش کردم
باز می چرخد
جای شما خالی
جای هر چه فرفره
هر چه دل سنگ .